نوشته شده توسط : سارا



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 1076
|
امتیاز مطلب : 196
|
تعداد امتیازدهندگان : 49
|
مجموع امتیاز : 49
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

                      

Whenever likable people cross my mind


I always have such pleasant thoughts of you

 .
You bring me so much happiness and joy

 ;
Those who lift me up are very few.

 

            :Knowing you is an extraordinary pleasure;


Your caring heart is always quick to give;

You’re unique, a rare and very special treasure.

 

 

On Valentine’s Day I want to tell you this


:: بازدید از این مطلب : 1208
|
امتیاز مطلب : 210
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا



:: بازدید از این مطلب : 834
|
امتیاز مطلب : 216
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

کی میتوونه جمله ی روی این وانتو بگه؟



:: بازدید از این مطلب : 1160
|
امتیاز مطلب : 225
|
تعداد امتیازدهندگان : 52
|
مجموع امتیاز : 52
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

 " در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراتوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده به نام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته. از جمله این که سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشه(!). از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم غدقن می کنه. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به قدری قاطع بود که هیچ کس جرأت کمک به ازدواج سربازان رو نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (والنتاین) مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شه و دستور می ده که والنتاین را به زندان بندازند و سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام می شه. بنابراین او را به عنوان فدایی راه عشق می دونند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شه برای عشق!"

 

اما کمتر کسیه که بدونه در ایران باستان ، نه مثل رومی ها از سه قرن بعد از میلاد، که از بیست قرن قبل از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده!

سپندارمذگان جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هردو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان هم زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند. ملت ایران از جمله ملت هاییه که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته. به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده ی فرهنگ، نحوه ی زندگی، خلق و خوی، فلسفه ی حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی که ما با فرهنگ باستانی خود کمتر آشناییم، شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده.

 

شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 25 بهمن ((valentine به 29 بهمن (سپندارمذگان ایران باستان) منتقل کنیم.

           

 



:: بازدید از این مطلب : 831
|
امتیاز مطلب : 200
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا



:: بازدید از این مطلب : 934
|
امتیاز مطلب : 192
|
تعداد امتیازدهندگان : 46
|
مجموع امتیاز : 46
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

Do you ever feel like a plastic bag,
drifting through the wind
wanting to start again?
Do you ever feel, feel so paper thin
like a house of cards,
one blow from caving in?

Do you ever feel already buried deep?
6 feet under screams but no one seems to hear a thing
Do you know that there’s still a chance for you
‘Cause there’s a spark in you

You just gotta ignite, the light, and let it shine
Just own the night like the 4th of July

‘Cause baby you’re a firework
Come on, show ‘em what you’re worth
Make ‘em go “Oh, oh, oh”
As you shoot across the sky-y-y

Baby, you’re a firework
Come on, let your colors burst
Make ‘em go “Oh, oh, oh”
You’re gonna leave ‘em falling awe-awe-awe

You don’t have to feel like a waste of space
You’re original, cannot be replaced
If you only knew what the future holds
After a hurricane comes a rainbow

Maybe your reason why all the doors are closed
So you could open one that leads you to the perfect road
Like a lightning bolt, your heart will glow
And when it’s time, you’ll know

You just gotta ignite, the light, and let it shine
Just own the night like the 4th of July

‘Cause baby you’re a firework
Come on, show ‘em what you’re worth
Make ‘em go “Oh, oh, oh”
As you shoot across the sky-y-y

Baby, you’re a firework
Come on, let your colors burst
Make ‘em go “Oh, Oh, Oh”
You’re gonna leave ‘em falling awe-awe-awe

Boom, boom, boom
Even brighter than the moon, moon, moon
It’s always been inside of you, you, you
And now it’s time to let it through-ough-ough

‘Cause baby you’re a firework
Come on, show ‘em what you’re worth
Make ‘em go “Oh, Oh, Oh”
As you shoot across the sky-y-y

Baby, you’re a firework
Come on, let your colors burst
Make ‘em go “Oh, Oh, Oh”
You’re gonna leave ‘em falling awe-awe-awe

Boom, boom, boom
Even brighter than the moon, moon, moon
Boom, boom, boom
Even brighter than the moon, moon, moon



:: بازدید از این مطلب : 1231
|
امتیاز مطلب : 188
|
تعداد امتیازدهندگان : 46
|
مجموع امتیاز : 46
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

کنید به این عکس. آیا تصویر نوزاد در این عکس میبینید؟

خوب دقت کنید اگر پیدا نکردید به صفحه ی بعد برید جواب اونجاس



:: بازدید از این مطلب : 833
|
امتیاز مطلب : 183
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید

هر دو حاضر شدند.
سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود.
وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد.
مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت.
سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود.
سقراط از او پرسید، “در آن وضعیت تنها چیزی که می خواستی چه بود؟”
پسر جواب داد: “هوا”
سقراط گفت:” این راز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی بدستش خواهی آورد” رمز دیگری وجود ندارد.



:: بازدید از این مطلب : 967
|
امتیاز مطلب : 180
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

پنکه ی بدون پره

بی انتها USB



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 1076
|
امتیاز مطلب : 180
|
تعداد امتیازدهندگان : 43
|
مجموع امتیاز : 43
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

یک فرصت برای تست هوش شما

چهار تا سوأل هستش. باید اونها رو سریع جواب بدی. حق فکر کردن 

نداری،  حالا بزار ببینیم، چقدر باهوش هستی!

آماده ای؟

فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده اید. شما از نفر دوم سبقت می گیرید حالا نفر چندم هستید؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

پاسخ:

اگر پاسخ دادید که نفر اول هستید، کاملاً در اشتباه هستید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جای او را می گیرید و نفر دوم خواهید بود.

 


 

سعی کن تو سوأل دوم گند نزنی.

برای پاسخ به سوأل دوم، باید زمان کمتری را نسبت به سوأل اول فکر کنی..

 

   

سوأل دوم:

اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

پاسخ:

اگر جواب شما این باشه که شما یکی مانده به آخر هستید، باز هم در اشتباهید. بگید ببینم شما چه طور می تونید از نفر آخر سبقت بگیرید؟؟ (اگر شما از نفر آخر عقب تر باشید، خوب شما نفر آخر هستید و از خودتون می خواهید سبقت بگیرید؟؟؟؟)

 
 

شما در این مورد خیلی خوب کار نمی کنید، نه؟

 



 

سوأل سوم:

ریاضیات فریبنده!!!  این سوأل رو فقط ذهنی حل کنید. از قلم و کاغذ و ماشین حساب استفاده نکنید.

عدد 1000 رو فرض کنید. 40 رو به اون اضافه کنید. حاصل رو با یک 1000 دیگه جمع کنید. عدد 30 رو به جواب اضافه کنید. با یک هزار دیگه جمع کنید. حالا 20 تا دیگه به حاصل جمع، اضافه کنید. 1000 تای دیگه جمع کنید و نهایتاً 10 تا دیگه به حاصل اضافه کنید. حاصل جمع بالا چنده؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 

پاسخ:

به عدد 5000 رسیدید؟ جواب درست 4100 است.

باور ندارید؟ با ماشین حساب حساب کنید.

مشخصتاً امروز روز شما نیست. شاید بتونید سوأل آخر رو جواب بدید... تمام سعی خودتون رو بکنید. آبروتون در خطره!!!

 

 

 

 

سوال آخر:

پدر ماری، پنج تا دختر داره: 1-Nana  2- Nene  3- Nini  4- Nono. اسم پنجمی چیه؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

                             
جواب: Nunu؟

نه! البته که نه. اسم دختر پنجم ماری هستش. یک بار دیگه سوأل رو بخونید.

 



:: بازدید از این مطلب : 1054
|
امتیاز مطلب : 187
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا



:: بازدید از این مطلب : 997
|
امتیاز مطلب : 180
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده ، ممکن است

آزاد باشد

ولی راه به جائی نخواهد برد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان

یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . .

 

آدمی ساخته افکار خویش است ، همان خواهد شد که به آن می اندیشد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار

شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم

به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد

صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



:: بازدید از این مطلب : 1240
|
امتیاز مطلب : 207
|
تعداد امتیازدهندگان : 50
|
مجموع امتیاز : 50
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا



:: بازدید از این مطلب : 1042
|
امتیاز مطلب : 179
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا



:: بازدید از این مطلب : 1119
|
امتیاز مطلب : 175
|
تعداد امتیازدهندگان : 43
|
مجموع امتیاز : 43
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا
یک خانواده معروف در شهری در نزدیکی دریاچه میشیگان امریکا  پسر
 
25 ساله خود را در حادثه آتش سوزی منزل در چهارم ژوئن  امسال از دست داد
.
این پسر که  دو هفته قبل   از حادثه از  دانشگاه  Wisconsin-Madison   فارغ
 
التحصیل در رشته MBA  شده بود ،  برای دیدن خانواده اش به خانه می آید.
 
  بعد از صرف ناهار با پدر  به اتاقش می رود تا قبل از آمدن مادرش  به خانه  و
 
دیدن او، کمی استراحت کند.  اما  مدتی بعد همسایه ها با دیدن آتش به 911 زنگ
 
می زنند. متاسفانه پسر خانواده در این حادثه جان خود را از دست می دهد
.
 وقتی پلیس علت  حادثه را جستجو می کند متوجه می شود که او از 
 
laptop    در تخت  موقع استراحت استفاده می کرده است.
استفاده از لپ تاپ در تخت بدلیل  اینکه  فن  دستگاه  بسیار گرم  می شود و
 
 
قابلیت خنک کردن سیستم را  نخواهد داشت گاز مونواکسید کربن تولید می کند که
 
کشنده و بی بو است  و موجب خفگی  می شود. همچنین دستگاه آتش می گیرد  و
 
خانه می سوزد


:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 182
|
تعداد امتیازدهندگان : 46
|
مجموع امتیاز : 46
تاریخ انتشار : شنبه 16 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سارا

شهری در غرب ماداگاسکار با برج‌های سنگ آهکی سربه فلک کشیده پارک ملی

 «بماراها» در غرب ماداگاسکار سال 1990 در سازمان جهانی یونیسف به ثبت

رسید. بهترین دلیل هم چشم اندازهای مهیج 725 کیلومتر مربعی است از جنگل

سنگی شگفت انگیزی که به نام Tsingy شهرت دارد.


Tsingy از کلمه ماداگاسکاری « mitsingitsignia» که به معنی با نوک پا راه رفتن

می‌باشد گرفته شده و به زبان محاوره ای راه یافته تا موقعیت شگفت‌انگیز

جغرافیایی اینجا را توضیح دهد. شاید اینجور سنگ آهک‌های ساییده شده در جاهای

دیگری از کره زمین نیز وجود داشته باشند، اما قطعا هیچ کجا به این بلندی، باریکی

و گستردگی به شکل درخت‌های مخروطی نیستند.


علاوه بر این ظاهر پیچیده جنگلی با دره‌های تنگ و غارهای مرطوب تنوع زیستی

متنوعی نیز در جریان هست که گونه‌های مختلفی از گیاهان و حیوانات را شامل

می‌شود

یاد فیلم ارباب حلقه ها افتادم



:: بازدید از این مطلب : 1128
|
امتیاز مطلب : 770
|
تعداد امتیازدهندگان : 634
|
مجموع امتیاز : 634
تاریخ انتشار : شنبه 16 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد